چهارشنبه، مهر ۲۲

۱۰۰ درصد قبولي در مدارس و معمای افت تحصيلي پنهان!

صفحه اجتماعی روزنامه اعتماد، شماره 2880
سید منصور موسوی* / 3 بهمن 1392
اين روزها اگر گذرتان به اتاق مديران مدارس ابتدايي بيفتد، حتما آمار قبولي دانش آموزان را به صورت نمودارهاي ميله يي پرزرق و برق روي ديوارهاي اين اتاق مشاهده خواهيد كرد: جالب است بدانيد به هر مدرسه يي كه مراجعه كنيد ميله هاي اين نمودار را بدون استثنا در بالاترين ميزان و مماس با 100 درصد خواهيد يافت! ولي آيا تمامي مدارس با صددرصد قبولي دانش آموزانش سال تحصيلي را به پايان مي رسانند؟! جالب است كه حتي اگر مصاديق و درجات مقياس هاي موجود در كارنامه دانش آموزان را ملاك قضاوت در اين زمينه بدانيم، تمامي مقياس ها را در سطح بالاتر از قابل قبول (حداقل نمره قبولي) خواهيم ديد و ظاهرا بايد اين آمار و ارقام را قابل قبول دانست!اما آيا اين مساله كه در تمامي مدارس كشور تمامي دانش آموزان توانايي كسب حداقل هاي لازم براي ارتقاي پايه را دارا هستند، كمي عجيب و دور از واقع نيست؟ آيا دريافت آمار 100 درصدي قبولي از تمامي مدارس يك منطقه يا تمامي مناطق يك استان يا تمامي استان هاي كشور نبايد حساسيت واحد هاي ارزشيابي عملكرد و كارشناسان آموزشي را به اين مساله برانگيزد؟ اصلاآيا چنين امري از نظر تئوريك و نظري ممكن است؟طبق آمارهاي وزارت آموزش و پرورش در حدود 13 درصد از دانش آموزان در مقطع ابتدايي به عنوان ديرآموز شناخته مي شوند كه اين دانش آموزان بدون كاربرد روش هايي خاص، در يادگيري مباحث ساده درسي مشكلات اساسي دارند: بديهي است كه از ميان اين دانش آموزان تعدادي نتوانند به مقياس هاي لازم براي ارتقا به پايه هاي بالاتر را دست يابند: همچنين ناهمخواني سن عقلي و سن تقويمي برخي از دانش آموزان ايجاب مي كند كه با تكرار پايه در كلاس هايي با دانش آموزان همتراز خود به تحصيل بپردازند. البته در ميان نظريه هاي يادگيري رويكردي با عنوان «يادگيري در حد تسلط» وجود دارد كه معتقد است هر مطلبي را مي توان به هر دانش آموزي آموخت: به شرطي كه زمان و امكانات كافي مهيا باشد. اما حقيقت امر اين است كه نسبتي از دانش آموزان با بودجه بندي، روش هاي تدريس فعلي و امكانات موجود، توانايي كسب حداقل مقياس هاي لازم براي ارتقا به پايه بالاتر را ندارند: از همين رو «تكرار پايه» به عنوان يك دستورالعمل در ارزشيابي كمي و كيفي-توصيفي در نظر گرفته شده است، تا اين قبيل دانش آموزان بدون كسب دانش و مهارت هاي لازم به پايه هاي بالاتر وارد نشوند. اما گويا آنچه در شيوه نامه ها آمده است و آنچه در مدارس مي گذرد، تا حد زيادي منطبق بر هم نيستند. از سوي ديگر اگر پاي درد و دل معلمان بنشينيد و بحثي در رابطه با اين موضوع پاي بگيرد، بي گمان گلايه هاي اين معلمان از مديران مدارس و روال ارزشيابي دانش آموزان حتي در مقطع متوسطه را خواهيد شنيد: اينكه در پايان هر سال تحصيلي با انواع حربه ها و فشار و تهديد معلمان را مجبور به ناديده گرفتن مقياس ها و نمرات واقعي ارزشيابي مي كنند و از آنان مي خواهند با زير پاي گذاردن وجدان شغلي به تمامي دانش آموزان مجوز ارتقا به پايه بالاتر را بدهند! شايد با شنيدن اين جملات به ذهن تان خطور كند كه برخي از مديران فرصت طلب و متخلف با اين اقدام سعي در آمارسازي و ارائه آمار نادرست به ادارات جهت غلو در توان مديريتي خود و بالاتر نشان دادن سطح قبولي مدارس تحت مديريت شان دارند. اما ماجرا به اين سادگي نيست: در واقع به اذعان مديران مدارس، آنان نيز از سوي ادارات جهت ارائه چنين آمارهايي تحت فشار هستند. معاونت و كارشناسان مقاطع ادامه كار مديران در پست مديريت را طبق قانوني نانوشته منوط به دريافت آمار 100 درصد قبولي از سوي آنان كرده اند! از نظر نگارنده اين كارشكني و تخلف آشكار، تا سطح معاونان جناب وزير نيز ادامه مي يابد: وگرنه چگونه تاكنون يكي از معاونان وزارتخانه درباره اين آمارهاي كذايي حساسيت نشان نداده و سعي در اطلاع از چند و چون ماجرا نكرده است؟! جز اين است كه به اين قبيل كارشكني ها با ديد، اغماض و در جهت حفظ بودجه نگريسته مي شود؟ در واقع تكرار پايه براي نظام آموزشي هزينه بسياري دارد: تمام هزينه هاي مالي و مادي و انساني كه در طول يك سال براي يك دانش آموز صرف شده است، بايد دوباره و بدون هيچ نتيجه يي صرف همان دانش آموز شود. اما متاسفانه مسوولان امر با ديد كوتاه مدت به قضايا، يك نكته اساسي را در نظر نمي گيرند: اينكه ارتقاي دانش آموزاني كه حداقل هاي لازم براي تحصيل در پايه بالاتر را ندارند و خروج زودهنگام همان دانش آموزان در سال هاي آتي از چرخه آموزش، بسيار پر هزينه تر از تكرار پايه آنان خواهد بود. زماني كه خروجي مقطع ابتدايي، يك دانش آموز كاملابي سواد حتي از نظر توانايي شناخت حروف الفبايي، اعداد دو و چند رقمي و چهار عمل اصلي در رياضيات باشد، آيا نبايد مسوولان به وجود مشكلات اساسي در خرده سيستم ارزشيابي سيستم آموزشي پي ببرند يا حداقل شك كنند؟متاسفانه پنهان كردن افت تحصيلي دانش آموزان با روش هاي غير متعارف ارمغان دولتي بود كه آمارسازي و ارائه آمارهاي خلاف واقع از عمده مشخصاتش بود: اما آيا با تغيير دولت و روي كار آمدن وزير جديد آموزش و پرورش نگاه مسوولان به اين نقيصه تغيير خواهد كرد؟ يا اينكه باز هم شاهد آمارهاي صددرصد قبولي و پنهان نگاه داشتن افت تحصيلي و ممنوعيت تكرار پايه خواهيم بود؟

 تحلیلگر مسائل آموزشي*

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر